تداوم بحران قدرت در انگلیس
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۴۲۷۵۲
لندن– ایرنا –باگذشت دو ماه از کنارهگیری بوریس جانسون از مقام نخست وزیری، بحران قدرت در انگلیس نه تنها فروکش نکرده بلکه با سیاستهای جنجالی دولت جدید،بحران اقتصادی تشدید و محبوبیت حزب حاکم کاهش یافته و اکنون تنها راه پیش روی لیز تراس تن دادن به انتخابات سراسری زودهنگام و تلاش برای جلوگیری از شکست حزب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایران اکونومیست، حضور لیز تراس در مسند نخست وزیری به تعبیر قریب به اتفاق رسانهها و ناظران در انگلیس به شمارش افتاده است. از تورم بیسابقه تا سقوط ارزش پوند و رکود اقتصادی، نخست وزیری او با چالش جدی مواجه است.
البته تراس مقصر تمام این نابسمانی ها نیست و بخشی از شرایط موجود ناشی از برگزیت و سیاستهای پرهزینه دولت قبل در مقابله با همهگیری کروناست. بحران انرژی هم در نتیجه وضعیت جدید ناشی از جنگ اوکراین به تشدید اوضاع دامن زده است.
تراس بر همین اساس با شعار کاهش مالیاتها برای رونق اقتصادی موفق شد تا در انتخابات نخست وزیری پیروز شود، اما پس از معرفی برنامه خود برای کاهش مالیات میلیاردرها و کسر کمک هزینه معیشتی اقشار کم درآمد، به حدی در افکار عمومی منفور شده که نتایج نظرسنجیها نشان میدهد محبوبیت نامبرده از حزبی که رهبری آن را برعهده دارد کمتر شده است. به عبارت دیگر تراس این روزها به لطف اعتبار نیمه جان حزب محافظه «تراسِ نخست وزیر» نام دارد.
او روز چهارشنبه با ایراد سخنانی در کنفرانس سالانه حزب محافظه کار که با حضور نمایندگان مجلس و هواداران این حزب در بیرمنگام برگزار شد، برنامه اقتصادی دولت را تنها راه نجات کشور از وضع موجود توصیف کرد و از اعضای حزب خواست تا به سیاستهای او اعتماد کنند تا بتواند کشور را در «روزهای سخت طوفانی» عبور دهد.
او در سخنرانی خود ادعا کرد: «من آماده انتخاب های سخت هستم. شما می توانید به من اعتماد کنید تا آنچه را که لازم است انجام دهم.» وی با بیان اینکه « وضعیت موجود یک گزینه نیست » افزود: این روزهای طوفانی است... من مصمم هستم که اقتصاد انگلیس را به حرکت درآورم، تا از طوفان عبور و محکمتر حرکت کنیم.
هم زمان با این سخنان گروهی از مخالفان تراس به نشانه اعتراض شعارنوشتهای را بلند کردند که روی آن نوشته بود: چه کسی به این رای داده است. این اتفاق برای لحظاتی نظم جلسه را بهم زد تا ماموران وارد عمل شده و مخالفان را از سالن بیرون کنند.
تراس در ادامه سخنرانی خود معترضان را مخالفان رشد اقتصادی نامید و تلاش کرد تا با تکرار وعده های دولت، خود را بر اوضاع کشور مسلط نشان دهد. اما واقعیت از نظر بسیاری از ناظران این است که تراس قافیه را باخته است.
کنفرانسی که قرار بود نوعی تاجگذاری او در مقام نخست وزیری باشد به کابوس نخست وزیر تبدیل شد.اعضای کابینه در طول این کنفرانس چهار روزه سعی بلیغی را در سخنرانی های خود صورت دادند تا اعتماد حضار و افکار عمومی را جلب کنند. وزیر دارایی انگلیس در روز سخنرانی خود، از عقب نشینی دولت برای کاهش ۴۵ درصد از مالیات میلیاردرها خبر داد و در توییتی نوشت که صدای منتقدان را شنیده است.
اما این تصمیم نتیجه عکس داد و فشارها برای کناره گیری تراس از رهبری حزب را بیشتر کرد.شنیده ها حاکیست که شماری از هم حزبی های تراس یادداشت عدم اعتماد به نخست وزیر را به فراکسیون حزب محافظه کار تحویل داده اند. در سطح افکار عمومی هم نظرسنجی ها نشان می دهد که محبوبیت حزب حاکم نسبت به حزب رقیب (کارگر) که بیصبرانه مترصد برگزاری انتخابات سراسری است تا بعد از ۱۲ سال سال سکان دولت را از محافظهکاران پس بگیرد، ۲۵ درصد کمتر است. این میزان اختلاف در طول ۳۰ سال گذشته سابقه نداشته و به همین خاطر بیشتر اعضای حزب حاکم به این نتیجه رسیده اند که اگر لیز تراس تا انتخابات سراسری آتی که دو سال دیگر برگزار میشود در مسند قدرت بماند، هیچ شانسی برای پیروزی ندارند.
همین است که بحث تعیین جانشین تراس این روزها سر زبانها افتاده است. افرادی مانند مایکل گوو، گرنت شپس و پنی موردانت خود را گزینههای بهتری برای هدایت حزب و تصاحب قدرت میدانند. نام بن والاس وزیر دفاع انگلیس هم که در دور قبل سر زبانها افتاد مطرح است. او دو ماه پیش به بهانه اشتغالات در جنگ اوکراین از شرکت در انتخابات خودداری کرد اما نظر سنجیها نشان میدهد که از محبوبیت نسبتا بالایی در داخل حزب برخوردار است و همین مساله شانس او را برای ترمیم شکاف حزب بیشتر کرده است.
واقعیت این است که اصلیترین چالش جانشین تراس شکاف عمیقی است که حزب حاکم را دو پاره کرده است. محافظهکاران در انتخابات سال ۲۰۱۹ به رهبری بوریس جانسون موفق شدند تا ۳۶۵ کرسی را تصاحب کرده و رکورد ۳۲ سال گذشته این حزب را بکشنند.
ناظران آن زمان پیشبینی میکردند جانسون دستکم تا ۱۰ سال آینده سکان دولت را در دست خواهد داشت اما سلسله اشتباهات او در دولت کار را به مرحلهای رساند که او ۱۶ تیر ماه پس از استعفای ۵۷ نفر از اعضای کابینه رسما از مقام خود کنارهگیری کرد.
جانسون در سخنرانی مقابل دفتر نخست وزیری نه از عملکرد خود عذرخواهی کرد و نه اسمی از استعفا برد، بلکه تصمیم برای واگذاری قدرت را به «اراده» حزب محافظهکار برای تعیین رهبر جدید نسبت داد و تصریح کرد از اینکه بهناچار «بهترین شغل دنیا» را ترک میکند، بشدت ناراحت است.
او چند روز بعد در مصاحبه با یکی از رسانههای انگلیسی، در اظهاراتی که نشاندهنده شدت علاقه و شیفتگی او به مقام نخست وزیری است ادعا کرد که همچنان به تحقق وعدههای انتخابات سال ۲۰۱۹ پایبند است.
چندی پیش «تیم مونتگامری» دستیار پیشین نخست وزیر انگلیس طی ادعایی به رسانههای این کشور گفت، جانسون به طور اختصاصی به نزدیکانش گفته است که به زودی به داونینگ استریت بازخواهد گشت. مونتگامری که پس از ترک این سمت در اواخر سال ۲۰۱۹ به اردوگاه منتقدان جانسون پیوست، گفت که نامبرده «به دستیارانش اعلام کرده است که در عرض یک سال آینده، دوباره نخست وزیر خواهد شد."
تارنمای شبکه خبری اسکای هم امروز (پنجشنبه) از بوریس جانسون به عنوان یکی از گزینههای محتمل برای سکانداری دولت نام برد و نوشت: در درون حزب پشیمانی زیادی وجود دارد که آنها دیگر بوریس جانسون و شگردهای او برای غلبه بر مشکلات را ندارند. حتی برخی می گویند شاید راهی برای بازگشت دوباره او به قدرت وجود داشته باشد.
به هر روی، واقعیت مقابل تراس این است که او با وجود شکاف در داخل حزب مسیر دشواری را برای تصویب طرحهای دولت در پارلمان پیشرو دارد و بعید است از پس ترمیم حزب در برابر چهره هایی مانند مایکل گوو که کمر به اندازی دولت بسته اند برآید. او هرچقدر هم دربرابر فشارهای داخلی و افکار عمومی مقاومت کند ناگزیر است تا مانند اسلاف خود به انتخابات سراسری تن دهد. اگر بخت با او یار باشد، شاید بتواند زمان برگزاری انتخابات را به گونه ای تنظیم کند که محبوبیت حزب در نظرسنجیها اندکی ارتقاء یافته و از یک شکست مفتضحانه جلوگیری شود.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: بوریس جانسون انگلستان انتخابات سراسری بوریس جانسون افکار عمومی حزب محافظه نخست وزیری محافظه کار نخست وزیر حزب حاکم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۲۷۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در گرداب
با توجه به وضع بههم ریخته رژیم صهیونیستی، بهنظر میآید ارتش رژیم برای عملیات حمله به رفح با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در حد فاصل ۲۶ فروردین تا امروز یعنی نزدیک به دو هفته انواعی از رخدادها، رژیم غاصب جنایتکار صهیونیستی را در منگنه قرار داده و منفعل کرده است؛ عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه ـ بهطور خاص ترکیه و اردن ـ با پیامدهای همکاری آنان با این رژیم در جریان عملیات وعده صادق، تظاهرات عظیم ضداسرائیلی در دانشگاههای مهم و بزرگ آمریکا و دهها دانشگاه در اروپا و درگیری نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی این کشورها با دانشجویان و اساتید معترض، آماده شدن دادگاه بینالمللی لاهه برای صدور احکام بازداشت برای رهبران سیاسی و نظامی رژیم غاصب به جرم نسلکشی، تشدید درگیریها میان جوانان فلسطینی با نیروهای امنیتی ـ نظامی رژیم غاصب در کرانه باختری، تشدید اختلافات میان اعضای کابینه نظامی اسرائیل، تشدید عملیاتهای تهاجمی حزبالله و تسری آن به عمق ۱۵ کیلومتری رژیم و توسعه اقدامات انصارالله یمن علیه کشتیها و ناوهای مرتبط با رژیم، منظومهای از اقدامات درهمتنیده را علیه اسرائیل پدید آورده که بدون شک در طول تاریخ ننگین آن بیسابقه میباشد در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱ـ بعضی شخصیتهای شناختهشده غربی از جمله «جان مرشایمر» ۸ اردیبهشت ماه / ۲۷آوریل در مصاحبه با «پیرز مورگان» گفت این حماقت اسرائیل بود که با حمله به کنسولگری ایران سبب شد ایران احتمالاً به سمت دستیابی به تسلیحات هستهای حرکت کند و من میگویم اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، جهان امنتر خواهد شد. این عبارت بدان معناست که رژیم غاصب در بازی جنگ، با وجود برخورداری از شبکهای از مستشاران باتجربه غربی و با وجود پشتگرم بودن به حمایت آنان، عرصه را باخته است و جبهه مقاومت با در اختیار داشتن برگهایی که رو نکرده میتواند اقدامات رقبای کهنهکار را کنترل کند. البته در صحنه اخیر، مواجهه ایران با چند قدرت اتمی، مواجهه از موضع اتمی نبود و این نشان میدهد همین حالا هم موازنه قدرت کلاسیک دستخوش تغییراتی شده است.
۲ـ عملیات وعده صادق صفحه جدیدی در منطقه گشوده است. این صفحه فقط قدرتنمایی ایران نیست، گشودن فصل جدیدی از روابط با دولتهای منطقه نیز میباشد. الان منطقه در برابر دو واقعیت قرار گرفته که خواهناخواه به سمت یکی میل پیدا میکند؛ یک واقعیت این است که دولتهای غربی و بهویژه انگلیس و آمریکا طی دهها سال با سلطه بر کشورهای عرب و غیرعرب منطقه عملاً این کشورها را ضعیف کرده و دست آخر منافع آنان را قربانی رژیم غاصب سرزمینهای عربی ـ اسلامی کرده و امروز این دولتها را در مقابل ملتهایشان هم قرار داده و بنیان آنها را با تهدید داخلی هم مواجه گردانیده است. یک واقعیت دیگر این است که کشوری که طی حدود ۴۰ سال گذشته، در معرض بیشترین تهدید از سوی قدرتهای غربی بوده به آنچنان توانمندیهایی رسیده است که دیگر، قدرتهای غربی حتی به صورت ائتلاف هم قادر به شکست آن نیستند. ایران یک قدرت متجاوز نیست و وجدان عمومی منطقه میگوید دولتی که در طول ۴۵ سال گذشته حتی رفتارهای خصمانه همسایگان را نادیده گرفته، به دنبال تهدید آنان نیست. ضمناً کشورهای منطقه قاعدتاً درک میکنند که نمیتوان در مصاف بین یک کشور اسلامی و قدرتهای غربی، تماشاچی بود. در چنین وضعیتی ایجاد رابطه قوی درون منطقهای و توافقات دو و چندجانبه درون منطقهای میتواند عمق امنیتی درازمدت برای همه ایجاد کند و جلوی هر رخداد امنیتی نامطلوب را بگیرد.
۳ـ راه افتادن موج اعتراضات و تحصنها در دانشگاههای بسیار مهم آمریکا و کشورهای اروپایی و سرایت آن به دانشگاهها در نقاط دیگر دنیا برای موضوعی خارج از مرزهای ملی آنها، یک «پدیده مهم» به حساب میآید. اینکه جمعیتی از یک کشور درباره یک موضوع یا رخداد داخلی به خیابان بیایند، نظیر آنچه در جریان جنبش وال استریت آمریکا یا جنبش جلیقهزردها در فرانسه رخ داد، طبیعی و مسبوق به سابقه است ولی اینکه دانشگاههای یک کشور بهطور نسبتاً یکپارچه برای موضوعی که در مرزهای جغرافیایی و حتی مرزهای نژادی و دینی آنان هم قرار ندارد، برای روزهای متوالی به خیابان بیایند و هزینه اخراج، مشروط شدن، جریمههای مالی، زندان و ضرب و شتم بپردازند، این یک پدیده بسیار مهم است و نشان میدهد میان سیستمهای حکومتی غرب که یهودمحور است و نگرشهای نخبگان حتی در دانشگاههایی که با پول یهودیان و کمپانیهای اسلحهسازی تأسیس و اداره میشوند، شکاف عمیق پدید آمده است. از حیث معرفتی نسل جدید در غرب از حاشیهها به میدانها آمدهاند، پیش از این اعتراضات نهفته «آنتیوارها» که جنبه اجتماعی و سیستمی نداشتند، وجود داشت اما حالا یک جنبش معترض فراگیر در داخل سیستم غرب پدید آمده که میتواند در موضوعات مختلف ورود نموده و تحولات مهمی را در پی داشته باشد. به نظر میرسد دقیقاً به همین دلیل دولتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه علیرغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را بهطور خیلی عریان به صحنه آوردهاند.
این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن میباشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانهای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمیشود. بنابراین اعتراضات در محیطهای نخبگی استمرار مییابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات میدهد.
۴ـ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودککش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیهگرانه پیدرپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصهای است که در آن گرفتار شدهاند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمیتواند در منازعهای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولتهای ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینیها قرار داشته باشند.
طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوانگذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه بهطور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه میداند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشکهای ایران آمدند.
ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عربها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی میداند فلسطینیها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملتهای خود خواهند دید.
با کمال تأسف باید گفت بعضی دولتها در منطقه علیرغم لطمههایی که غرب طی دهها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار دادهاند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلامگرایی پنهان شدهاند.
۵ـ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفتههاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علیرغم آنکه اعلام کرده طرح آمادهای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع بههم ریخته رژیم، بهنظر میآید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشکها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان میدهد.